سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که با حق بستیزد خون خود بریزد . [نهج البلاغه]
هیچ کس
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
چشمات رو وا کن گلم

امید کرد :: سه شنبه 85/7/11 ساعت 10:4 عصر

سلام بازم من همون دیونه همیشگی بازم منم هیچ کس

                                                    

یادمه یه بار برات میل دادم گفتم اگه حرفات نباشه اگه برام حرف نزی مثل گلی می شم که اب بهش نرسه دیدی اصلا گلهای رو که پژمرده می شن فکر نکنم تو اونقدر تو خودت غرق شودی حتی پژمرده شودن گلهای باغچه خونتون رو هم نمی بینی یا شاید هم مثل من برای دیدنشون وقت نداشته باشی اخه تو فرشته ای تو گلی تو وقتت عزیزتر از این حرفاست که بخوای برای یه گل پژمرده یا یه امید دیونه وقت بذاری ...................

                                           

تو خودت رو غرق در کار کردی تا هیچ کس و هیچ چیز رو نبینی تو نمی خوای حقیقت رو که دور و برت هستن ببینی چشمات رو وا کن همه چی حقیقت داره

اون پژمرده شودن گلها این دنیای خاکی اون عشق که روش خط کشیدی اون قلبی که زیر پاهات لهش کردی همه چی حقیقت داره فقط کافیه چشمات رو وا کنی

از چی می خوای فرار کنی از خودت از من و یا از حقیقتی که هست چشماتو وا کن خواهش می کنم

یادمه بارها بهم گفتی من پا گذاشتم تو خلوت تنهایات اونجای که به قول خودت فقط مطعلق به خودته می دونی به خودم اون لحظه می بالیدم می گفتم خدا منو خیلی دوست داره اخه کاری کرد که بتونم تو رو پیدا کنم حتی پا بذارم تو خلوت تنهایات ولی افسوس اینها سرابی بیش نبود ، اخه فکر نکنم بشه خیلی راحت کسی رو از خلوت تنهای ادم بیرون کنه مگه مثل سراب باشه براش که خیلی راحت می شه از خیرش گذشت می دونم داری می خونی پس خوب گوش کن داری الان منو تو دادگاه دلت محکوم می کنی ولی نه به قول شاعر که می فرمایید:

نقش کردم رخ زیبای تو در خانه دل

خانه ویران شود آن نقش به دیوار بماند

حالا چی می گی بازم می خوای محکومم کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چقدر من ساده ام خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

تو تو بدترین شرایط منو تنها گذاشتی مثل روزی که رفتی خونه بختت گرچه اون روزا غرورت اجازه نمی داد کسی رو ببینی ولی من بازم بعد از رفتنت تو رو فراموش نکردم اخه من عاشق بودم یه عاشق واقعی نه یه عشق سراب ....................

از تو کینه به دل ندارم خودتم خوب می دونی بارها دلم رو شکستی ولی یادته آره باید یادت بیاد چی بهت جوابش رو دادم اما بذار بگم بازم برات شاید اونقدر سرت شلوغه یادت رفته باشه یادته بهت گفتم اونقدر دوستت دارم که هیچ چیز دیگه رو نمی تونم ببینم حتی اگه بخوای زیر پاهات دلم رو له کنی ولی من کینه ای از تو به دل ندارم ................................................................


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دل تنگ تر از همیشه
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
هیچ کس
امید کرد
گدای شهر محبت سحرم
Link to Us!

هیچ کس

Hit
مجوع بازدیدها: 4439 بازدید

امروز: 4 بازدید

دیروز: 3 بازدید

Archive


پاییز 1385

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail